حرفه ای یا ماشینی کار کردن به معنی سخت کار کردن است در مقایسه با کار سخت، حرفه ای یا ماشینی کردن الزاماً به معنی انجام کاری که سخت یا چالش برانگیز است، نمی باشد . معنی ساده  آن این است که وقت بگذارید . در هر کاری چه آسان یا سخت اگر وقت بگذارید می توانیددر آن حرفه ایی شوید.

فرض کنید شما یک نوزاد دارید و زمان بسیار زیادی را صرف تعویض کردن پوشک کودک خود خواهید نمود . اما آیا این کار واقعاً سخت است ؟بلکه موضوع این است که شما باید این کار را بارها وبارها در طول روز انجام دهید.

در زندگی کارهای زیادی هستند که الزاماً سخت نیستند اما در مجموع زمان بسیار زیادی را برای انجام نیاز دارند. اگر نظم نداشته باشید که بالای سر آن کارها بایستیدبالاخره به زندگی شما گند می خورد. فقط به کارهای خردوریزی که نیازدارید که آنها را انجام دهید فکر کنید: خرید، آشپزی کردن ، تمیزکردن ، شستن لبا سها و اتوکردن ، مالیات دادن ، پرداخت کردن قبض ها ، تعمیر و نگهداری منزل ، مواظبت از بچه و غیره ، تازه اینها لیست کارهای خانه هستند اگر موارد کاری تان را اضافه نمایید یک لیست بلند بالایی درست می شود. این کارها جزی کارهای با اهمیت درجه یک شما نیستند اما با این وجود نیازدارید که این کارها را انجام دهید .

برای نظم وانضباط شخصی نیاز دارید تا ظرفیت خود را آنقدر توسعه دهید تا در جاهایی که نیاز به وقت گذاشتن است ، این کار را انجام دهید. وقتی که برای آنچه که باید حتماً انجام شود و درست هم بایستی انجام شوند ، وقت نمی گذاریم گندهای زیادی درست می کنیم.

محدوده این گندکاری هااز یک میز کارپراز آشغال تا یک کارتابل ایمیل درهم و برهم شامل می شود تا گندهایی که به دنیا می زنیم و گند بزرگ یا گند کوچک شما انتخاب می کنید. ضریب گسترش آن هم ، انکار در پذیرش آنچه که ضروری است انجام شود ، می باشد.

برخی وقت ها واضح است که چه چیزی مورد نیاز است تا انجام شود. و برخی وقت ها هم اصلاً روشن وواضح نیست . اما چشم پوشی و ندیدن کثافت کاری ها ، هیچ فرقی برای آنچه در حال رخ دادن است ، نمی کند. اگر نمی دانید که چه چیزی نیاز است که انجام شود ، پس اولین قدم شما این است که بفهمید و اطلاعات به دست آورید؟ برای این کار ممکن است نیاز داشته باشید تا اطلاعات به دست بیاوریدو یا دانش کسب کنید. برای راه اندازی این وبلاگ در سال گذشته ، من مجبور بودم که بفهم چه جوری باید این کار را انجام دهم تا من از طریق خواندن وبلاگ های دیگران و مقایسه ابزارهای وبلاگ نویسی مختلف ، اطلاعات لازم را به دست بیارم زمان برد. اما نیاز بودتا من زمان زیادی را صرف این کار کنم .

بعضی وقت ها ما اجازه می دهیم یک مساله آزاردهنده کوچک ، مدت زمان زیادی ، طول بکشدو عمر کند در ژانویه من و همسرم یک منزل جدید خریداری کردیم اما همین آخر هفته قبل آخرین جعبه را بازکردیم ، بازکردن بیشتر جعبه ها را در چند هفته اولی بعد از جابجایی ، انجام داده بودیم .اما چند تا از جعبه ها را در یک گوشه گذاشتیم و هیچ کدام از ما هم نمی خواست آنها را باز کند چرا؟ما نمی دانستیم چیزهایی را که داخل این جعبه ها هستند را کجابگذاریم . خیلی ساده به نظر می رسید و مشکل و مساله را نادیده گرفته بودیم و امیدوار باشیم تا جعبه ها به صورت معجزه گونه ای خودشان بازگردند. سرانجام آخر همین هفته قبل آنها را باز کردیم و یکسری از تعمیرات دیگر خانه را هم که می بایستی انجام میدادیم ، انجام دادیم .

این ها کارهای بسیار سخت یا هزینه بری نیستند فقط بایستی برای آنها وقت گذاشت تا انجام شوند. اصلاً نیاز به مهارت خاصی یا قدرت هوشی و مغزی نمی باشد. کل کاری که  باید انجام دهید این است که قبول کنیم  این کارها را هم نیازدارید که انجام دهید و به پایان برسانید. چند دقیقه برای اینکه چه جوری باید آنها را انجام دهید و بعد هم انجام دهید.

زمان بگذارید

خیلی از مسایل و مشکلات در زندگی هستند که راه حل آنها عمدتاً گذاشتن وقت بدون فکر کردن و فسفر سوزاندن است اگر ایمیل شما پر از ایمیل های مختلف  شده است و خالی نکرده اید این یک کار سخت و چالش برانگیز نیست . من را باور کنید .در زندگی چالش های بسیار بزرگتر از اداره کردن کارهای روزمره وجود دارد. من تضمین می کنم که شما آنقدر توانایی مغری و فکری دارید که بتوانید آنرا به سرانجام برسانید .در مورد  خالی کردن ایمیل خودتان ، صرفاً موضوع وقت گذاشتن برای این کار می باشد.شاید چند ساعتی وقت شما را بگیردتا این کار را تمام کنید پس وقت بگذارید شایدبا کمی موسیقی آرامش دهنده ، در حین کار ، لذت بیشتری هم از این کار ببرید. در غیر این صورت همه را یکدفعه انتخاب کنید و حذف کنید.

چند تا مساله و مشکل در لیست کارهایی که باید آنها را انجام دهید که می توانید آنها را بایکسری کارهای ساده و ماشینی کار کردن آنها را حل نمایید ؟ اصلاً نیاز ندارید که باهوش و خلاق باشید تا بتوانید آن کارها را انجام دهید.راه حلی که یک آدم وحشی انتخاب می کند هم می تواند یکی از راه حل های شما باشد. اما همچنان برای شما این گزینه چسبیدن به این خیال که اینها نباید وجود میداشتند یا اصلاً نباید به وجود می آمدند ، راحت تر باشد. این کار خسته کننده است . این کار کسل کننده است . اصلاً اهمیتی ندارد ولی بازهم نیازاست که انجام شوند.

با هر وسیله ایی اگر راهی پیدا کردید که از راه حل های زمان بر جلوگیری کند و به نوعی روش بهتر و سریعتری برای حذف مشکل یا دور زدن مشکل است ، از آن روش استفاده کنید . به فرددیگری واگذار کنید. آنرا حذف کنید ، هرکاری را که می توانید برای برداشتن کارشاق زمان بر ، انجام دهید.اما اگر فهمیدید این چیزی است که جزباوقت وزمان گذاشتن انجام پذیر نخواهد بودمثل جعبه های منزل من که از بازکردن آنها خودداری می کردیم ، آن وقت قبول کنید که بایستی ظرف غذای شماست و باید آنرا تمام کنیدشکایت و گله نکنید. غر نزیندفقط انجام دهید.

کارآیی خودتان را بالا ببرید

به خودتان نظم بدهید تابا سری کاری کردن ، ارزش بیشتری را از زمان خود کسب نمایید . زمان ثابت است . اما کارایی و راندمان فردی این طور نیست . بعضی از مردم از ساعت های خودشان در طول روز بسیار کارآمدتر از دیگران استفاده می کنند. این خیلی جالب است که مردم پول بیشتری را برای خرید یک کامپیوتر جدید با سرعت بیشتر یا یک ماشین کارآمدتر  می دهند اما به ندرت قدرت کارایی خودشان توجه دارند. کارآیی فردی شما بیشتر از یک کامپیوتر یا یک ماشین در بلند مدت برای شما کار انجام می دهد. به یک برنامه نویس حرفه ای یک کامپیوتر قدیمی 10 سال قبل را بدهید و مطمئن باشید که با این کامپیوتر کارهای بسیار بیشتری از یک برنامه نویس تنبل با کامپیوتر با آخرین تکنولوژی روز ، انجام خواهد داد.

علی رغم همه تکنولوژی و برنامه هایی که وجود دارندو این ظرفیت را بالقوه دارند تا کارایی ما را افزایش دهند اما همچنان کارآیی فردی شما ، بزرگترین گلوگاه می باشد. به تکنولوژی ها نگاه نکنیدکه شمارا کارآمدتر کنند اگر خودتان را بدون تکنولوژی ها ، کارآمد حس نمی کنیدباوجود آنها کارآمد نخواهید بود. تنها یک ماسک برروی عادت های بد قبلی خود زده اید. اما گر همین الان بدون تکنولوژی حرفه ایی و کارآمد هستیدوجود تکنولوژی ها می تواند به شما کمک کند که بسیار کارآمدتر شوید. به تکنولوژی به چشم یک چند برابرکننده نیرو نگاه کنید. هرآنچه نیرو دارید را چند برابر می کند.

اگر می خواهید استفاده بهتری از زمان خود ببریدمن پیشنهاد می کنم که با روش شرح داده شده در این مقاله شروع کنید :
کارایی خودرا سه برابر کنید (به زودی ترجمه خواهم کرد)

ایده اولیه پشت مقاله این است که اول سطح کنونی کارآیی خودرا اندازه گیری کنید (مقاله توضیح می دهد که این کار را با ثبت کارهایی که در طول روز چه جوری این کار را انجام دهید) سپس ضریب نسبی کارآیی کنونی خود را اندازه گیری کنید و سپس به مرور زمان آنرا افزایش دهید.

من اولین بار این مقاله را در سال 2000 نوشتم و سپس به صورت مکرر و پیوسته به این روش بارها و بارها مراجعه کردم حداقل هر 6 ماه یکبار این کار را کرده ام . و به من این آگاهی را می دهد که الان دقیقاً از وقتم چه جوری دارم استفاده می کنم . آخرین بار چندماه قبل از آن استفاد کردم و تمام وقت هایی که در چند روز صرف کردم را ردیابی کردم و خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم که فضای خیلی کمی است که می توانم آنها را بهبود ببخشم برای من 5 سال طول کشید که بتوانم به این نقطه شعف برانگیز برسم اما بالاخره حس می کنم از وقتم دارم به صورت کارایی استفاده می کنم . ولی بازهم روزهای غیر کارآمد هم حالا و هم بعدها خواهم داشت. اما این روزها ، جزئ استثناها هستند بیشتر وقت ها که من یک نگاهی به روزهای گذشته می کنم فکر می کنم  "من واقعاً کلی کار امروز کردم و خیلی سخت میشه بهتر از این کار کرد" . پنج سال قبل من می دانستم چه چیزی نیازاست که انجام بدهم خیلی برام طول کشید تا نظم وقدرتی پیدا کنم تا بتوانم این کارها را به صورت مداوم و با این کیفیت انجام دهم ، و اصلاً هم آسان نبود.

زمانی که شما مسیر توسعه کارآیی فردی خود را پیگیری می کنید شاید باعث بشه روزهایی موهای خود را بکنید ودندان های خود را از غضب به هم بفشارید ، اما بالاخره ، بهره خود را می دهد و جبران می کند. من فکر می کنم بسیاری از افراد به سمت این ایده که کارآمدتر کارکنند براساس حس قلبی ، خود جذب می شوند. زیاد نبوغ نمی خواهد تا بفهمید اگرشما به صورت کارامدتری کار کنید. کارهای زیادی را به پایان می رسانیدو در نتیجه خیلی سریع نتایج کارها برای شما انبار می گردند. کارآیی فردی به شما این اجازه را می دهد تا بتوانید فضای کافی برای آنچه حس می کنید که بایستی انجام داده شوند ، بسازید. سالم غذا بخورید، ورزش کنید، سخت کارکنید، روابط بهتری داشته باشید، یک زندگی اجتماعی فوق العاده داشته باشیدو تفاوت خلق کنید.

به عبارت دیگر یک چیزی برای بخشیدن و دادن داشته باشید. بدون سطح بالایی از کارآیی فردی شما مجبورید ازچیز یا چیزهایی که برای شما خیلی هم مهم هستند ، چشم پوشی کنید. بین سلامتی و کار خود تناقض خواهید داشت بین کار و خانواده همینطور بین خانواده و دوستان ، حرفه ایی شدن به شما این توانایی را می دهد که ازهمه اینها لذت ببریدبنابراین مجبور نیستیدبین کار یا خانواده یا برعکس یکی را انتخاب کنیدشما می توانید هر دو راداشته باشید.

البته ماشین وار کار کردن هم یک ابزار از بین وسیله های زیاد دیگر موجود دنیا است و به شما این اجازه را می دهد که کارآمدتر کارکنید. ولی به شما نمی گوید چه چیزی را بایستی در اولویت اول خود قراردهید. ماشین وار کارکردن یک ابزار سطح پایین است سخت کار کردن الزاماً به معنی هوشمند کارکردن نیست اما این ضعف ماشینی کار کردن منکر قدرت آن در بین ابزارهای رشد فردی شما نخواهد بود. زمانیکه تصمیم گرفتید که یک سری کارها را باید انجام دهیدو نقشه راه خودرا جلوتر برای خود کشیدیدهیچ چیزی بهتر از ماشینی کارکردن نمی تواند کمک دست شما باشد. در بلند مدت نتایجی که به دست می آورید از کارهایی است که انجام داده ایدو ماشینی کار کردن ، همش در مورد کارکردن است.