چه طوری اهداف خود را تنظیم کنیم که به صورت واقعی وحقیقی به آنها برسیم

مشکل عمده ای که مانع لذت بردن افراد در رسیدن به اهداف آنها می شود این است که اهداف خود را از ابتدا  اشتباه انتخاب  می کنند. این مشکل به این دلیل اتفاق می افتد که مردم ماهیت زمان را به طرز مناسب  و خوب درک نمی کنند.هنگامی که مردم یک هدف خاص را در نظر می گیرند . آنها اغلب در مورد زمان مقرر نگران هستند . اگر من کسب و کاری را اکنون آغاز کنم ممکن است برای سالها برایم مفید و سودمند باشد 

من خیلی اضافه وزن دارم ممکن است سالها طول بکشد تا اندامی شوم .اگر من این رابطه غیرمعمول را هم قطع کنم ممکن است به وضعیت  چندین سال قبل ام  برگردم. چنین افکاری به وضوح بی انگیزه بودن را مشخص می کند  . اما مهمتر ازآن اشتباه گرفتن در ماهیت کل زمان است. وقت برای ما ارزشمند است ، بنابراین ما به صورت طبیعی گرایش به هدف داریم.  و ما همچنین از لحظه حاضرباید لذت  ببریم. در نتیجه ما نامید می شویم زمانی که اهدافی را تعیین می کنیم  که زمان رسیدن به آنها خیلی طولانی است . چه کسی می خواهد سالها کار پر زحمت را انجام دهد به منظور رسیدن به یک روزی که به طور با لقوه بهتر است؟

اکثرما به سادگی نظم و انظباط برای انجام چنین کاری نداریم، حتی اگر یک گلدان طلا در انتهای رنگین کمان وجود داشته باشد  با این حال مسئله واقعی نظم و انظباط نیست. مسئله اشتباه فهمیدن وقت و زمان است.

ما تمایل داریم وقت را به عنوان یک منبع در نظر بگیریم و مصرف کنیم همانطور که پولمان را خرج می کنیم. برای انجام کاری که یک ساعت وقت می خواهد

 

وقت پول است ؛ یک منبع یکبار مصرف. با این حال ، این یک روش احمقانه و نادرست برای فکر کردن به وقت و زمان است  

زمان یک منبع نیست . شما نمی توانید زمان را بگذرانید . زمان خودش تمام می شود  شما هیچ انتخابی در این موضوع ندارید . مهم نیست چه کاری انجام می دهید.

زمان جاری است به هر حال عبور می کند .مهم نیست شما یک چیزرا برای پنج سال آینده انجام دهید این پنج سال بدون توجه به آنچه که شما انجام می دهیدعبور می کند . در واقعیت شما هرگز در گذشته  یا آینده نیستید شما فقط در لحظه فعلی هستید.

حتی زمان گذشته را به یاد می آورید یا آینده را پیش بینی می کنید ، شما همچنین به این خاطرات در حال حاضر فکر می کنید که همه شما هم اکنون هستید و هرآنچه شما از آن بهرمند می شوید . ولی نمی توانید زمان را کنترل کنید اما می توانید لحظه لحظه فعلی خود را کنترل کنید .همه چیز درست همین الان است گذشته ای ؛آینده ای نیست.

بنابراین تنها چیزی که وجود دارد موقعیت فعلی می باشد پس چه معنی می دهد که درمورد ساختن اهداف بلند مدت صحبت کنید ؟چطور هرچیزی را موفق به انجام آن شویم؟

 اولا درک کنید که فقط می توانید هر چیزی را در لحظه فعلی بدست آورید  و فقط می توانید از دستاوردهای فعلی لذت ببریدوبه آن دستیابی داشته باشید. شما نمی توانید از چیزهای که در گذشته و آینده است لذت ببرید زیرا شما هرگز آنجا نیستید این روشن و واضح است آیا این طور نیست؟  اما اکثر افراد با این واقعیت ناسازگاری دارند .

بدست آوردن هدفی که براساس یک مدل نادرست از واقعیت بنا شده است خیلی دشوار می باشد چنین هدفی مطمئنا یک نزاع  مشکل دار است. هدف از تنظیم کنترل آینده نیست.این بی معنی است زیرا اینده فقط در تصور شما وجود دارد تمام ارزش تنظیم هدف این است که کیفیت واقعی لحظات حال حاضر شما را وهمچنین تعیین اهداف، وضوح و روشنی اهداف و تمرکز شما را در حال حاضر بهبود بخشد .

هروقتی شما هدفی راقرار می دهید همیشه از خود بپرسید چطور این هدف را تنظیم کنم که واقعیت الانم را بهبود بخشد. اگر هدف نتواند واقعیت فعلی شما را بهبود دهد آن هدف بی معنی است  و شما ممکن است آن هدف را رها کنید. اما اگر هدف همزمان که شما درمورد ان فکر می کنید وضوح، تمرکز و انگیزه بیشتری به زندگی شما دهد ان را حفظ می کنید.

بسیاری از مردم اهدافی را تنظیم می کنند و سپس فرض می کنند که مسیر رسیدن به اهداف نیازمند رنج و فداکاری است در صورتیکه   که این یک دستوالعمل برای شکست است .

یک ایده بهتر این ایست که  یک هدف را تنظیم کنید و به تاثیر آن  برواقعیت کنونی خودتوجه داشته باشید..اهدافی را قرار دهید که هر وقت در مورد آنها فکر کنید حاصلشان  بر زندگی شما تاثیرمثبت داشته باشد.

سودمندیش در مدت طولانی و قبل از اینکه به نتیجه نهایی و واقعی دست یابید در حالی که به انها فکر می کنید تاثیر مثبت بر زندگی شما دارد.

تنظیم اهداف را به عنوان راهی برا ی ارتقای واقعیت کنونی خود نه به عنوان راهی برای کنترل آینده خود قرار دهید .

فرض کنید شما یک هدف برای شروع کسب وکار خود تعیین می کنید شما  نقاط آینده را تصور می کنید که درآن شما رئیس خودتان  و ازان لذت می برید انجام آنچه که شما دوست دارید و درامد عالی از ان بدست بیارید .هیچ اشتباهی دران نیست .

سپس شما  در مورد اینکه چقدر کار خواهید کرد و خطراتی که با ان مواجه هستید و سایر افکار دلسرد کننده اند فکر می کنید.شما درحال حاضر باقی مانده اید و درآینده زندگی می کنید که فقط یک توهم است .

خودتان را به حال حاضر برگردانید و بدانید که هیچ کدام از این ها رخ نداده اند شما فقط آنها را بزرگ ساخته اید.

تصور شما از چیزهای که حتی ندارید آن را درست می کند  چقدر احمقانه است. و تصورات شما به هرحال دقیق و صحیح نیست.

اکنون این را امتحان کنید : فکر کنید در مورد کسب وکارشغلی خود ، وقتی هر چیزی به صورت یکنواخت اجرا شود چقدر عالی خواهد بود.

اکنون در نظر بگیرید در حال حاضر باقی ماندید . چگونه این هدف می تواند زندگی شما را بهبود بخشد یک سال از حالا نیست پنج سال هم نیست حتی فردا هم ؛ حال حاضر همین دقیقه است.

 هدف از شروع کسب وکار شغلی برای شما در اینجا و در حال حاضر چه می باشد ؟ آیا آن به شما امید می دهد؟ ایا آن برای شما الهام بخش است ؟ آیا آن وعده حل بعضی از مسائل جاری را می دهد.

اجازه دهید این افکار از طریق هوشیاری و آگاه کردن بر ای چند لحظه شما را حرکت دهد. فکر کنید چطور این هدف را آغاز کرده اید .هم اکنون به زندگی شخصی شما بهبود می بخشد. البته اگر نمی توانید بهبودی مشاهده کنید هدف را رها کنید و به دنبال هدف متفاوتی باشید.

در مورد بعضی از اهداف فکر و تمرکز کنید اگر  تخیلات پیچیده ای نمی باشد .

آیا شما می خواهید مقدار معینی وزن کم کنید ؟ برای لذت بردن از یک رابطه جدید؟ همچنین برا ی لذت بردن از بدست آوردن مقام و یا شغل بهتر؟ تصورات عذاب آور و ناراحت کننده را در مسیر کسب این اهداف متوقف کنید وتصور  خود را به آسایش   اینکه چطور هر هدفی می تواند در حال حاضر زندگی شما را بهبود بخشد متمرکز کنید.

در حال حاضر فکر شما در مورد آمادگی جسمانی چیست ؟ فکر شما برای پیداکردن همسرچیست؟

چه فکری برای انجام یک شغل دارید؟

همانطور که شما در مورد اینکه چطور اهداف واقعیت زندگی شما را بهبود می بخشد فکر می کنید ؛سرانجام احساسات شما برای انجام یک عکس العمل برانگیخته می شود. در همان زمان شما مجذوب منابعی خواهید شد که برای رسیدن به اهداف در زندگی به شما کمک می کند ، نیازی نیست که شما خودتان را مجبور کنید.شما به طور طبیعی کشف می کنید اقدامی را که باید  انجام دهید و تمرکز خود را به جلو ادامه دهید .

شما در مورد یک هدف هنگامی  فکر می کنیدکه  به شیوه ای  به شما انگیزه  دهد .به طور  طبیعی  شما شروع به انجام اقداماتی مطابق با هدف خواهید کرد.

هنگامی که شما اهدافی را تعیین می کنید که کیفیت واقعیت  حال حاضر شما را تغییر دهد رسیدن به نتیجه نهایی چقدر طول می کشد چه اهمیتی دارد ؟

خواه یک هفته یا 5 سال طول بکشد مجزا است کل مسیر جدا و سرگرم کننده است  مهمتر از همه اینکه شما احساس شادی می کنید و این لحظات واقعا عملی می شود بنابراین باعث می شود شما عمل لذت بخشی   انجام دهید .بنابراین شما بسیار خالق هستید.

شما هر هدفی را که انتخاب کنید به وسیله تمرکز بر خیال آینده ،مسیر رنج و سختی را پیش بینی می کنید یا اینکه می توانید هدف را به امید شور و شوق و انگیزه جدید تزریق کنید .  حتی اگر به نظر می رسد که شما اهدافی را برای آینده تنظیم می کنید ،شما واقعا اهداف را برای حال حاضر تعیین می کنید بهتر است که این را بدانید  که راحت و لذت بخش تر خواهد بود که به اهداف خود برسید .

اگر این طرز تفکر هدف را اتخاذ می کنید می توانید برنامه ریزی های مختلفی  انجام دهید.

اندازه و وسعت هدف اهمیت بیشتری پیدا می کند .

چه چیزهای تاثیر بر هدف لحظه الان شما دارد

مهمترین عواملی  که تاثیر می گذارد بر اهداف  الان شما وقتی که شما در مورد آنها فکر می کنید  .

وقتی که شما واقعا این مفهوم را درک می کنید به جای فقط یک مجموعه از اهداف و ترجیحا بی ارتباط ،ماموریت مادام العمر را  شروع می کنید.

مهم نیست که آیا ماموریت شما در زندگی بدست می آید یا خیر . مهم این است که اثر آن بر واقعیت کنونی شما چیست .

بنابراین شما می توانید آزادانه احساس امیدواری واقعی به این ماموریت بزرگ داشته باشید ، حتی یکی از آنها ممکن است در  طول زندگی شما غیر قابل دستیابی باشد .

به مدت طولانی این ماموریت برای شما الهام بخش و محرک است . در صورتی که ماموریت آنقدر بزرگ است که شما را تضعیف می کند آن را رها کنید ، اما اگر واقعا به شما الهام بخش است آن را دنبال کنید .

من توصیه می کنم فکر کردن به اهداف Smart    را رها کنید .

Smart   =  مشخص ، قابل اندازه گیری ، اقدام گرا ،تحقق گرا و محدود به زمان است (تغییرات زیادی در این مدل وجود دارد )

این مدل به نظر هوشمندانه است اما بر مبنای درک نادرست زمان است . به جای فکر کردن به اهداف خود به عنوان پروژه های زمان بندی شده ،هر هدف را با توجه به تاثیر آن  بر  واقعیت کنونی  خود در نظر بگیرید .

من می دانم که این یک راه کاملا متفاوت برای تفکر در مورد اهداف است .

بنابراین آن طبیعی است که شما به آن مقاومت کنید با توجه به اینکه شما با مدل های محدود به زمان به طور دقیق  هدف انجام داده  باشید . بنابراین از خودتان بپرسید : آیا مدل هدفگرار  برای الان شما مناسب است ؟

در مقیاس 1 تا 10 چگونه می توانید عملکرد خود را در تنظیم و دستیابی به اهداف مهم خود ارزیابی  کنید ؟

من شگفت زده خواهم شد اگر شما بالاتر از 5 شوید ، برای کسب بهترین راه حل خودتان را  مجبور  نکنید .

کل نمونه ها با یک شکست آغاز می شود .

این به مانند تلاش برای به حرکت در آوردن یک ارابه با چهار چرخ می باشد . شما نیازی نیست که به سختی هل بدهید.

شما نیاز به یک ارابه چرخ های گرد دارید . چهار چرخ ارابه بخاطر اینکه  ظاهر مشخصی دارد به نظر می رسد واقعا لیز و راحت است و کار کردن با آن بسیار عالی است .

اما  در واقعیت خودتان قضاوت نهایی بکنید  .