انضباط شخصی :پذیرش

اولین رکن از پنج رکن و پایه انضباط شخصی ، پذیرش است پذیرش به این معنی که واقعیت را دقیقا همانطوری که هست بپذیریم و آگاهانه آنچه از واقعیت را پذیرفتیم ، به زبان بیاوریم و اقرار کنیم.

این تعریف شاید ساده و واضح به نظر برسد اما در عمل بسیار سخت و دشوار است اگر شما دشواری و مشکلاتی را به صورت پی در پی در یک بخش خاص از زندگی تان تجربه می کنید احتمال اینکه ریشه مشکل شما در نپذیرفتن واقعیت باشد ، بسیار زیاد است .

چرا قبول و پذیرش واقعیت یکی از ارکان انضباط شخصی می باشد؟ یکی ازاشتباهات بسیار پایه ایی که افراد انجام می دهند در ارتباط با انضباط شخصی ، این است که در برداشت دقیق و پذیرش موقعیت کنونی خود اشتباه می کنند تشابه بین انضباط شخصی و وزنه برداری را که در پست قبلی توضیح دادم به خاطر دارید ؟اگر شما قصد این رادارید که در وزنه برداری به موفقیتی برسید ، اولین قدم این است که بفهمید و آگاهی پیدا نمایید که همین الان چه وزنه ای را می توانید بردارید . در حال حاضر شما چه توانایی و قدرتی دارید؟ تا زمانی که شما نمی دانید که درچه موقعیتی هستید ، نمی توانید به یک برنامه آموزشی قابل اجرا برسید.

اگر شما آگاهانه ، قبول ندارید الان در چه سطحی از انضباط شخصی قرارداریداصلاً تمایلی به این که انضباط شخصی خود را بهبود بخشید ،نخواهید داشت . یک فردبدنساز را تصور کنید که هیچ ایده ایی در مورد اینکه چه وزنه ای را می تواند بردارد تا براساس آن به یک برنامه عملی روزانه برای خود درست کند ، روشن است که وزنه بسیار سنگین یا بسیار سبک را انتخاب خواهد کرد. اگر وزنه بسیار سنگین را انتخاب کند ورزشکار نوآموز، قادر نخواهد بود آنر بلند نماید ودرنتیجه ماهیچه هایش ، رشدی نخواهند نمود و اگر وزنه ایی که برمی دارد خیلی سبک باشد ورزشکار به راحتی ، وزنه ها را برمی دارد دراین وضعیت هم ماهیچه هایش هیچ گونه رشدی نمی کنند و ساخته نمی شوند.

به همین شیوه ،اگر شما قدرت انضباط شخصی خود را بخواهید افزایش دهید. لازم است نقطه ایی که الان در آن قراردارید را بدانید . در زمان حاضر انضباط شخصی شما چقدر است ؟ چه کارهای سخت و چالش برانگیزی برای شما آسان است و چه کارهایی برای شما غیر ممکن به نظر می رسند؟ در زیر لیست کارهای چالش برانگیز، برای اینکه به این مساله پی ببرید که الان در چه نقطه ایی هستید را می آورم (بدون هیچ گونه مرتب سازی خاصی ):
       -  آیا شما هر روز دوش می گیرید / حمام می روید؟

-          آیا شما هر روز راس یک ساعت خاص بیدار می شوید حتی در روزهای تعطیل؟

-          آیا شما اضافه وزن دارید ؟

-          آیا شما اعتیاد ( به قهوه ، سیگار ، شکر و...) دارید که می خواهید آنها را ترک کنید ؟

-          آیا کارتابل ایمیل های شما خالی است ؟

-          آیا محل کار شما تمیز و مرتب است ؟

-          آیا منزل تان تمیز و خیلی مرتب است ؟

-          چقدر از زمان خود را در یک روز معمولی هدر می دهید ؟در روزهای تعطیل چقدر؟

-          اگر به فردی قولی دهید چند درصد احتمال می دهید که آنرا عمل کنید و برسرقول تان بمانید؟

-          آیا تنها برای یک روز ، تند و سریع هستید؟

-          چه میزان از مطالب و فایل های داخل هارد کامپیوتر تان مرتب هستند ؟

-          هر چند روز یکبار ورزش می کنید ؟

-          بزرگترین کار سخت و چالش برانگیزی از نظر جسمی که بدن خود را با آن روبرو ساختید ، چه کارهایی بودندو مدت زمانی که آن کارها را ادامه داده اید چقدر بوده است ؟

-          چند ساعت به صورت متمرکز بر روی یک فعالیت خاص در یک روز عادی تان می توانید کارکنید

-          چه تعداد از کارهایی که باید انجام دهید و در لیست کارهایی که باید انجام دهید ، هستند ،  طول عمری بزرگتر از 90 روز اند ؟

-          آیا شما اهداف روشن و نوشته شده دارید آیا نقشه های عملی کردن آنها به صورت ریز و نوشته شده دارید ؟

-          اگر شما کارتان را از دست دهید چقدر از یک روز را می بایستی صرف پیدا کردن شغل جدید بکنید و چه مدت زمانی شما اینقدر از انرژی خرج کردن را می توانید ادامه دهید ؟

-          چقدر تلویزیون ، در حال حاضر تماشا می کنید ؟ آیا می توانید تلویزیون رابرای مدت 30 روز ، تماشا نکنید ؟

-          تیپ ظاهر شما چه طوری است ؟ ظاهر و تیپ شما در مورد سطح انضباط شما (لباس پوشیدن و آرایش تا و ...) چه چیزی را بیان می کند ؟

-          آیا شما غذاهای تان را براساس اینکه سالم هستند انتخاب می کنید با براساس مزه وطعم ؟

-          آخرین باری که به صورت دلخواه ، خود را به یک روش جدی یا یک عادت جدید وفق داده اید ، چه زمانی بوده است؟زمانیکه از عادت بد قبلی خود به صورت کامل جدا شده اید ؟

-          آیا بدهکارید؟آیا بدهی خودتان را یک سرمایه گذاری می دانید یا یک اشتباه ؟

-          آیا تصمیم گرفته اید که این وبلاگ را هر روز بخوانید ؟ یا اینکه اگر یک وقتی برای شما مقدور شد؟

-          می توانید به من بگویید که فردا قراراست که چه کارهایی را انجام دهید ؟ هفته آینده چطور؟

-          به صورت کلی به سطح انضباط شخصی تان ازنمره یک تا 10 چند می دهید ؟

-          چه کارهایی را واقعاً می توانید به اتمام برسانید اگرجواب سوال قبلی شما عدد 9 یا 10 باشد ؟

 

همانطور که ماهیچه های مختلفی از بدن وجود دارند که با تمرین های مختلف می بایستی آنها را رشد و قوی تر کنید بخش های مختلفی از انضباط شخصی وجود دارند:انضباط شخصی خواب ، انضباط شخصی در مورد رژیم غذایی ، انضباط شخصی عادت های کاری ، انضباط شخصی ارتباط و غیره ،

که هرکدام تمرین های مختلفی را می طلبد تا بتوانید انضباط شخصی خود را در آن زمینه ، بسازید .

توصیه من این است که ابتدا مشخص کنید که در چه زمینه ایی از همه ضعیف تر هستید،خودتان را ارزیابی کنید که در چه وضعیتی ودر چه نقطه ایی هستید ، قبول کنید و اقرار کنید که شما در این نقطه هستید و یک برنامه آموزشی برای رشد در زمینه و موردخاص برای خود طراحی کنید. با یکسری تمرین آسان که مطمئن هستید می توانید آنها را انجام دهید ، شروع کنید و سپس به سوی کارهای سخت تر و چالش برانگیزتر در یک بازه زمانی معقول ، حرکت کنید.

کارهای آموزشی رشد دهنده ، در مورد انضباط شخصی مانند ساختن ماهیچه ها در بدنسازی کار می کنند. اگر به عنوان مثال ، شما به ندرت در طول یک هفته زودتر از ساعت 10 صبح بیدار می شوید، واقعاً می خواهید خیلی سریع راس ساعت 5 صبح بیدار شوید؟ مسلماً اینطوری نمی شود. اما می توانید مهارت پیدا کنید که راس ساعت 9:45 دقیقه بیدار شوید و به همین صورت اگر برای یک مدت این کار را انجام دهید آیا می توانید آنر به 9:30 یا 9:15 برسانید ؟ حتماً .

زمانیکه من بلند شدن راس ساعت 5 صبح را به صورت مداوم شروع کردم خیلی سریع در چند روز اولی که قصد این کار کردم انجام دادم به دلیل اینکه من به صورت عادی بیدارشدنم ساعت 6 تا 6:30 بود وقدم بعدی همین کار بازهم برایم چالش برانگیز و سخت به نظر می رسید ولی تا حدودی قابل دستیابی برایم بود چون من در همان محدوده وحول وحوش بودم .

بدون پذیرش واقعیت ، شما به نقطه صرف نظر کردن یا انکار کردن خواهید رسید. با صرف نظر کردن یا چشم پوشی کردن از فهمیدن سطح انضباط خود، احتمالاً شما هرگزبه انجام کارها فکر نخواهیدکرد. شما نمی دانید که چه چیزی را نمی دانید . تنها یک تصور خیالی در مورد اینکه چه کاری را واقعاً می توانید انجام دهیدو چه کاریا کارهایی را می توانید انجام دهید ، دارید. شما یکسری موفقیت های آسان را تجربه کرده ایدو همچنین یکسری باسر به زمین خوردن های خوارو خفیف کننده را ، به احتمال زیاد دوست دارید که آن کار را لعنت کنید یا خودتان رامقصر اصلی ماجرا بدانید به جای اینکه به راحتی اقرار کنیدکه وزنه ایی که انتخاب کردید برای تان سنگین بوده است و شما نیاز داشتید یک مقداری قوی تر بشوید که نبودید.

زمانیکه در وضعیت انکار سطح انضباط شخصی خود هستید ، دست و پای خودرابا یک دید اشتباه از واقعیت ، قفل زده اید . زیادی بدبین و یا زیادی خوش بین در مورد محدوده توانایی انجام کارهایتان هستیدودقیقاً مثل یک ورزشکار که قدرت خود را نمی داند شما هم قوی تر نمی شوید و رشد پیدانمی کنیدودلیل اش هم این است که به صورت تصادفی ، قادر به انتخاب وزنه درست متناسب با قدرت بدنی خود ، نخواهیدبود.درصورت بدبین بودن ، شما وزنه های بسیار سبکی را برمی دارید و از بلند کردن وزنه های سنگینی که واقعاً می توانید بلندکنید خودداری می کنید که آن وزنه ها می تواند شمارا قوی ترکند.

ودر صورت خوش بین بودن ، تلاش خود را برای بلندکردن وزنه هایی که برای شما خیلی سنگین هستند ، صرف می کنید و با شکست مواجه می شویدو به خودتان فشار می آوریدکه وزنه را بلند کنید و هی سعی می کنید که بیشتر تلاش کنید. در هر دوصورت هیچ کدام باعث ، قوی ترشدن شما نخواهد شد.

من خودم شخصاً فوایدو نتایج بسیار چشمگیری از دنبال کردن مسیر انضباط شخصی به دست آورده ام وقتی 20 سالم بود من در یک آپارتمان خیلی کوچک زندگی می کردم و ساعت های خوابم از ساعت 4 صبح تا یک بعداز ظهر بود و رژیم غذایی من شامل غذاهای فست فودی و غذاهای آشغال دیگر بود. من هیچ ورزشی به غیر از پیاده روی طولانی آنهم بعضی وقت ها ، انجام نمی دادم . وچک کردن ایمیل های بزرگترین کار روزانه ام بود و کار دیگرم وقت گذراندان و پرسه زدن با دوستانم بود. ودر آخر هرماه ،اصلاً به پیامدهای کارهایم که انجام داده بودم ، نمی توانستم فکر کنم من نه شغلی داشتم ، نه ماشینی ، نه درآمدی ، نه هدفی ، نه نقشه ایی ، نه یک آینده روشن واقعی

تنها حس می کردم که مسایل و مشکلات زیادی دارم که اصلاً بهتر نمی شوند و هیچ درکی  از اینکه خودم می توانم مسیر زندگی ام را کنترل کنم ، نداشتم . من تنها با خیال راحت منتظر بودم که همه چیزها اتفاق بیفتندو من به آنها واکنش نشان دهم .

سرانجام به این نکته پی بردم که منتظر نشستن برای اینکه مسایل خودشان درست شوند ، کارساز نیست اگر من می خواهم به جایی برسم باید یک کارهایی رابرای رسیدن به آن نقطه ، انجام دهم . و در ابتدا و در مقدمه کار هم این به معنی این بود که من کارهای سخت و چالش برانگیز زیادی را باید به زمین می کوبیدم بالاخره توانستم برمشکلاتم غلبه کنم و در یک مدت زمان کوتاهی ، بسیار قوی شدم .

15 سال خیلی سریع مثل یک شب و یک روز گذشت و من هر صبح راس ساعت 5 صبح بیدار شدم ، 6 روز هفته ورزش می کنم به صورت کامل گیاهخواری می کنم محل کار ومنزل من کاملاً مرتب هستندکارتابل جسم و ایمیل هایم کاملاً ، خالی هستند ، ازدواج کرده ام دوتافرزند دارم و در یک خانه بسیار خوب زندگی می کنم . یک مجموعه از اهداف نوشته شده با نقشه جزئیات عملی کردن ورسیدن به اهداف که برروی میز کارم هستند. و بسیاری از اهداف 2005 من تا الان ، تکمیل شده اند و به آنها رسیده ام تاالان اینقدر برایم روشن و واضح نبوده است که چه چیزی را می خواهم و الان آنچه را که دوست دارم و عاشق اش هستم انجام می دهم و خودم هم می دانم که دارم یک موجود کاملاً متفاوتی را دارم خلق می کنم .

هیچکدام اتفاقی نبوده است بلکه براساس قصدو نیت بوده است و مطمئناً یک شبه رخ نداده است . سالها کارسخت را برایم دربرداشته است . همچنان هم کارسختی است اما من بسیار قوی تر شده ام به طوری که آنچه برایم درسن 20 سالگی ، غیر قابل دست یافتن به نظر می رسیدندامروزراحت واسان شده اند. و این یعنی من می توانم کارهای سخت و چالش برانگیزتر بیشتری را می توانم به زمین بکوبم و به نتایج بسیار بهتری هم برسم . اگر من سعی می کردم همه کارهایی که الان انجام می دهم وقتی 20 سالم بود ، انجام بدهم به نحو فجیعی ، شکست می خوردم. یک استیو 20 ساله قادر نبود که از پس این کارها برآید، حتی برای یک روز

اما برای استیو 34 ساله ، خیلی راحته و چقدر برایم جذاب است که به این فکر کنم که استیو 48 ساله چه کارهایی را تکمیل خواهد کرد. و اینها مربوط به مسیر زندگی خودم است نه مسیر هیچ فرد دیگری .

من اینها را بیان نمی کنم که شما تحت تاثیر من قرار بگیرید بلکه تحت تاثیر خودتان قرار بگیرید. من می خواهم که شما هیجان زده شوید از کارهایی که در 5 تا 10ساله آینده می توانید با ساختن انضباط شخصی (در حال رشد) انجام دهید و تمام کنید. آسان نخواهد بود. اما ارزش اش را دارد. اولین قدم این است که با فکری باز قبول کنید که الان در چه نقطه ایی قراردارید ، چه در حال حاضر نسبت به آن نقطه احساس خوبی دارید یا خیر؟
خودتان را با آنچه می باید انجام دهید ، محصور کنید ،شاید منصفانه نباشد، اما من این چیزی است که هست و شما قوی تر نخواهید گردید مگر اینکه بپذیرید که الان در کجا قراردارید.

این دومین مقاله از از 6 مقاله مرتبط با انضباط شخصی است .