شب گذشته من یک سخنرانی در مورد ارزش اعتماد بنفس ، در مورد اینکه چطور از لحاظ ذهنی خودتان را در وضعیت اطمینان ،احساس قطعی از موفقیت ، حتی زمانی که خودتان گمان می کنیدکه موفق نخواهید شد،قرار دهید.

ارائه چنین سخنرانی مانند این است که یک بار مسئولیت اضافی به سخنران اضافه کنیم. از آنجاییکه باید با اعتماد بنفس مطلق و اطمینانی انجام شود، در غیر این صورت شنوندگان به آسانی عدم تناسب را تشخیص می دهند. حتی اگر شما بسیار ماهر و با استعداد باشید عدم اعتماد بنفس در موقعیت های پراسترس در انجام کار ها به بهتربن صورت ، جلوگیری می کند.

بافرض بر اینکه شما دریک مرکز فروش کار می کنید، چندین مورد کتاب در مورد این شغل می خوانید و با بعضی تکنیک های جدید فروش آشنا می شوید، اما در بیرون ، واقعیت بکار بردن این فنون وقتی چهره به چهره می شوید  با چیزی که انتطارش را داشتید، چالشی بسیارمتفاوت خواهد بود.

عامل اصلی محدود کننده اغلب کمبود دانش و آگاهی یا تمرین کردن نیست اما بیشتر باور محدود کننده اینکه شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در چند بار ابتدایی خوب انجام دهیدیا عامل خوارکننده خویشتن می باشد.

سخنرانی کردن در یک اجتماع یک نمونه بزرگ است. بسیاری از مردم دانش و مهارت برای نوشتن یک سخنرانی که مخاطب لذت ببرد را دارند. و وقتی که یکبار به صورت خصوصی انجام دهندممکن است این کار را مناسب و معقول انجام دهند، اما زمانی  که در جلوی شنوندگان قرارمی گیرند،حتی برای اظهار نظرکردن ایده هایشان، به سرعت تسلیم می شوند و احساس شک و تردید و تآسف در خود می کنند. با این حال اگر شما چنین افرادی را هپینوتیزم کنید  و آنها هیپنوتیزم شوند و آنها در این مرحله می توانند بلند شوند و به طور شگفت انگیزی بدون هیچ  تمرین و آمادگی ذهنی این کار را انجام می دهند.

شخصیت تحت هپینوتیزم جادویی نیست که هرنوع مهارت جدیدی را ابداع کنداما  می تواند افراد را در وضعیتی قرار دهد که آنها کاملا و آزادانه ، موفقیت های داخلی را کامل و ابتکارات خود را ارائه دهند.چه چیز شما را قادر خواهد کرد که با اطمینان کامل به موقعیت نو با هپینوتیزم خود دست یابید .

 در حال حاضر ممکن است اعتقاد داشته باشید  که اعتماد بنفس نتیجه یک پیشینه از موفقیت هاست . درحالی که دست یابی به موفقیت می تواند اعتماد بنفس تان را افزایش دهداما شما واقعا نیازی به این تاریخچه برای احساس اعتماد بنفس ندارید.اعتماد بنفس یک حس اطمینان از منبع درونی می باشد که هرجا شما می خواهید می توانید احضار کنید .

کلید اعتماد بنفس در نقل قول از آلبرت انیشتن است "تخلیل قدرتمند تر از دانش است" حتی زمانی که دانش تان این را به شما می گوید که انتظار شکست داشته باشید توانایی آن را دارد که تخیل آگاهانه شما را  هدایت کندبه سمت برانگیختن و انگیزش ناگهانی و احساس اطمینانی که آن سوی آن موفقیت است.اکثر مردم اجازه می دهند که تصورات آنها به صورت خودکار اجرا شود بنابراین آنها خودشان را در زمان های بعدی می بینند اما آنها همچنین از شکست های خودشان متاسفند . این همانند تلاش برای راندن یک ماشین با هول دادن و شتاب گرفتن و ترمز گرفتن در همان زمان  . برای احساس اعتماد بنفس ، باید ذهن خود را متمرکز کنید  تا تنها یک نتیجه را ببینید و آن انجام یکی از مهمترین عملکردهای شماست.

اگر شما خودتان را درگیر نگرانی کنید (یادآوری شکست به ذهن) شما نیاز دارید سریعا توقف کنید و روی شتاب دادن تمرکز کنید . مهم نیست چند بار شما خود را در معرض نگرانی و یا فکر شکست قرار دهید. فقط توجه خود را به تصویر موفقیت ادامه دهید. به منظور جلوگیری از مسائل اطمینان پیش از حد، اجازه دهید تصمیم شما در شرایط اعتماد بنفس تابعی از منطق ، دلیل و احساس طبیعی باشد

اگر شما احساس اعتماد بنفس می کنید که در یک پروژه بزرگ موفق عمل خواهید نمود و از این حس ،به عنوان بهانه ای برای عدم آماده سازی خود استفاده می کنید این یک کاربرد اشتباه اعتماد بنفس است . اما زمانی وجود دارد که شما همه چیز منطقی می بینیدوکارها را تحت استرس و فشار انجام می دهید بهترین زمان است که به خودتان اعتماد کنید برای یک سخنرانی،برای یک تماس فروش، برای یک مصاحبه و یک آزمون و ...

بنابراین ازیک طرف مراقب باشید بیش از حد متکی به اعتماد بنفس خود نباشید تا بااستفاده ازآن بهانه ای برای به عقب انداختن در آماده سازی خود داشته باشید . اما از طرف دیگر، شگفت انگیز است که چطور تنها با اعتماد بنفس بالا شما می توانید به درجات بالا برسید. وقتی من قصد داشتم به کالج بروم وقتی زیادی برای آماده شدن آن طورکه دوست داشتم نداشتم. اما من واقعا خوب خودم را در وضعیت درستی از موفقیت قبل از آزمون قرار می دادم، صرفنظر از اینکه چگونه آماده می شدم،من حس منطقی داشتم واین حالت اعتماد بنفس اغلب به اندازه کافی به من اجازه می داد،خوب انجام دهم . حتی زمانی که بسختی مواد آزمون را مطالعه می کردم .از آنجا یی که من انتظار داشتم به خوبی این کار را انجام می دهم (از طریق تخیل ، نه از طریق دانش) ،ذهن ناخوداگاه من راهی برای عملی کردن این الهام فراهم می نمود اغلب آن ها به شکل راه حل های خلاقانه ظاهرشدند. به عنوان مثال،اگر آزمون ریاضی را انجام می دادم و فرمولی که بر ای حل یک مسئله خاص قبلا تعیین شده ، از یادم رفته بود ناخودآگاه من یک راه حل جایگزین حل مسئله از آنچه که می دانستم پیدا می کردم زیرا من امکان دستیابی به تمام توانای های ام را کاملا داشتم، شامل توانایی های برای حل به چندین  روش ، مسائلی که هوشیارانه آگاهی از آنها نداشتم .اعتماد بنفس علاج همه درد ها نیست. اما شما را قادر می سازد به احساس اطمینانی از موفقیت برسید .

اعتماد بنفس اغلب یک عامل مهم  در تصمیم گیری در بازار فروش ، عقد یک معامله، امتحان، جذب شنوندگان، رسیدن به یک (مکان، مقام) استخدام شدن یا ارتقا یافتن یا ایجاد یک گروه است و عدم اعتماد بنفس می تواند شما رابه حالت ناتوانی سوق دهددر حالی که شما حتی منابع موفقیت را در اختیار داشته باشید تلاش نخواهید نمود. برای درخواست خرید، ارتقائ درجه  و غیره هم شکست می خوریدلازم است تا فقط اعتماد بنفس برای دستیابی به نتایج موفقیت آمیز را احضار نماید.

چه کارهای بیشتری را تکمیل خواهید نمود اگر ابزار اعتماد بنفس را به کوله بار مهارتهای خودتان، به صورت آگاهانه وباتخیل  برای بیرون رفتن ازمنفی نگری های ذهنی وجسمی وتمرکزبر ایجاد خلق احساس اطمینان موفقیت صد درصد، اضافه نماید.